تحریم های جدید آمریکا

ترامپ چه می خواهد

ترامپ چه می خواهد ؟

?نظم اقتصادی جهان تامین کننده منافع آمریکا نیست ، آمریکا در صدد ایجاد نظم جدیدی در اقتصاد جهانی است

?طی بیست سال اخیر ، مرکز ثقل اقتصاد جهانی از آمریکا به چین و کشور های نفتی منتقل شد ، اگر اقتصاد جهان با همین فرمان پیش برود بزودی آمریکا به قدرت اقتصادی درجه دو تبدیل میشود و این کشور تبدیل شدن به قدرت اقتصادی درجه دو را بر نمی تابد ، هدف آمریکا ، بازگرداندن مرکز ثقل اقتصاد جهانی از چین و کشورهای نفتی به آمریکاست

?تحقق این شرط دو پیش نیاز دارد مهار چین و تضعیف اقتصاد کشور های نفتی

?همه کشورهای نفتی بگونه ای دچار بحران شده اند که نهایتا به تضعیف اقتصاد آنها منجر میشود !

?خاورمیانه کانون اصلی کشور های نفتی است

?آمریکا یک خاورمیانه ترجیحا ضعیف می خواهد که از منظر سیاسی متفرق ، از منظر اقتصادی در بن بست و از منظر اجتماعی فاقد روحیه باشد ، چنین خاورمیانه ای مرکز ثقل اقتصاد جهانی را مجددا به آمریکا منتقل می کند، سیاست خاورمیانه ای آمریکا بر این چهار اصل استوار است و بقیه تفسیر این چهار اصل

?پال کروگمن که هر هفته در نیویورک تایمز سرمقاله می نویسد ادعا می کند که هدف آمریکا مهار چین است و این درست است اما چین چگونه مهار میشود ؟

?پال کروگمن می نویسد چین امروز شبیه ژاپن اواخر دهه هشتاد است و این ارزش بررسی دارد

?در دهه هشتاد هر کس در هر نقطه جهان در این اندیشه بود که به ژاپن برود و در سهام یا ملک سرمایه گذاری کند قیمت سهام و آپارتمان در ژاپن ماهانه افزایش قابل ملاحظه داشت

?قیمت آپارتمان در ژاپن به قدری افزایش یافت که آپارتمان را دو نسله می فروختند یعنی اقساط آن را پدر مادر و فرزندان تقبل میکردند

?همه می گفتند دهه آینده دهه ژاپن خواهد بود اما در سال ٩١ اقتصاد ژاپن سقوط کرد قیمت آپارتمان به ٢٠ درصد سابق سقوط کرد و قیمت سهام به ١۶ درصد سابق

?دهه ٩٠ میلادی که قرار بود دهه ژاپن باشد ژاپنی ها از آن به دهه از دست رفته یا دهه سوخته یاد می کنند

?همین وضعیت برای چین تکرار میشود چین امروز ، ژاپن سال ٩٠ میلادی است ، اقتصاد چین فرومی پاشد و برنده آن آمریکا خواهد بود

?تقلیل دادن اختلافات آمریکا و چین به اختلافات تعرفه ای پاک کردن صورت مسئله است

?اقتصاد چین فرو می پاشد دهه آینده برای چین دهه از دست رفته است

?چینی ها بعد ها ، از این دهه به نام دهه سوخته یاد خواهند کرد

?چین با فروپاشی مالی مهار میشود و خاورمیانه با سیاست چهارگانه

اطلاعیه مدیریت سایت : هر کدام از مطالب این سایت در کنار حداقل ٩٩ مقاله دیگر معنا دارد ، بر اساس مطالب یک مقاله در این کانال قضاوت نکنید ، پروتکل کانال عدم تکرار مطالب قبلی است و حتی المقدور مطالب تکرار نمیشود لذا عدم استناد به مطالب قبلی به منزله نادیده گرفتن پیام های قبلی مقالات نیست ، بسیاری از مطالب در تناقض با یکدیگر است و باید در کنار هم تعدیل شود به عنوان مثال حداقل ده عامل باعث افزایش نرخ ارز و ده عامل باعث کاهش نرخ ارز میشود ، در تحلیلی که به عاملی اشاره میشود که افزایش نرخ ارز را به دنبال دارد مثل تشدید تحریم ها نباید عواملی که باعث کاهش قیمت ارز میشود را نادیده گرفت ( مثل بحران پرداخت سود موهوم بانکها )

نتیحه گیری : کسانی که بر اساس یک مقاله از مطالب کانال قضاوت می کنند از پیچیدگی ها به سادگی می گذرند ، مسائل پیچیده را باید ساده کرد تا آن را فهمید ، اما از پیچیدگی ها نباید به سادگی گذشت ، کانال خودش را پاسخگو در مقابل کسانی که بر اساس یک مقاله قضاوت می کند نمی داند ؛ اما افرادی که از مطالب کانال چک لیست صدتایی تهیه می کنند و بر آن اساس پرسش طرح می کنند کانال خودش را عمیقا پاسخگو میداند ، با چک لیست صدتایی از ما سئوال کنید ، اگر بر اساس مطالب یک مقاله از مقالات سایت تصمیم بگیرید حتما ضرر می کنید

قسمت دوم

✍️ با مسئولیت حقوقی محمد حسین ادیب ( قسمت اول دیدگاه چهار نفر از تیم تحقیقاتی و مقاله امروز دیدگاه پنج نفر از تیم تحقیقاتی است ، اختلاف عمده دو گروه در این است که گروه دوم ، آنچه را به استراتژی آمریکا نسبت داده میشود نه ناشی از طراحی آمریکا بلکه بهره برداری آمریکا از شرایط پیش آمده می داند )

محمد حسین ادیب: در تیم تحقیقاتی طوفانی از عقاید متضاد در این خصوص وجود دارد من سعی می کنم فضا را آرام نگه دارم و همه مطالب مطرح شود ، تلاش من این است دیدگاه های مختلف پوشش داده شود

?رئیس جمهور آلمان جمله عجیبی گفت « آمریکا ، چین و روسیه در یک چیز به تفاهم رسیده اند و آن بی ثبات کردن اروپاست » بر اساس ادعای رئیس جمهور آلمان استراتژی آمریکا ؛ بی ثبات کردن اروپاست

?اما بی ثبات کردن اروپا برای آمریکا چه مزیت هایی دارد ؟

?اروپا اکنون کجا ایستاده است ؟

?ولخرج ترین ملت اروپا یونانی هستند و حسابگر ترین ملت اروپا ، آلمان ها ؛ اما این دو ملت متفاوت در منطقه یورو تشکیل یک بلوک اقتصادی دادند ، با عضویت یونان در منطقه یورو وضعیت یونان ناگهان به شدت تغییر کرد یونانی ها غرق در رفاه شدند ، این ایده ایجاد شد که عامل انقلاب در رفاه یونانی ها ، تشکیل منطقه یورو بوده است

?بزودی اعلام شد میزان بدهی خارجی یونان از ١٠ میلیارد دلار قبل از تشکیل منطقه یورو به ٢۵٠ میلیارد دلار افزایش یافته است در واقع علت رفاه غیر قابل تصوز یونانی ها ، استقراض وحشتناک بلافاصله بعد از عضویت در منطقه یورو بوده است

?صندوق بین المللی پول اعلام کرد یونان حداکثر ۵٠ میلیارد دلار از این بدهی را می تواند پرداخت کند در عمل یونان بیش از ظرفیت خود و توان باز پرداخت خود وام خارجی دریافت کرده است

?اما ٧٠ درصد از وامی که به یونان پرداخت شده بوسیله آلمان و فرانسه بوده است

?بانکهای آمریکا و انگلیس که عمده وام های جهان را تامین می کنند فقط ۵ درصد وام های اروپا را پوشش داده اند یعنی زمانی که دیر یا زود اعلام شود یونان قادر به پرداخت وام های خارجی نیست این بانکهای آلمان و فرانسه هستند که دچار بحران میشوند و نه بانکهای آمریکا و انگلیس

?اما فقط یونان در اروپا چنین وضعیتی ندارد وضعیت ایتالیا فاجعه بار است ، ایتالیا ٢۵٠٠ میلیارد دلار بدهی خارجی دارد که ۵٠٠ میلیارد دلار آن از فرانسه تامین مالی شده است ، ده سال است که ایتالیایی ها از جیب فرانسوی های دارند در رفاه زندگی می کنند، ایتالیا اگر بتواند سی درصد از این بدهی را پرداخت کند در طی زمان ، شاهکار کرده است ، باز هم منبع تامین وام های ایتالیا : آلمان و فرانسه هستند

?وضعیت اسپانیا و پرتقال از وضعیت ایتالیا بدتر است

?ماحصل کلام ؛ اروپای جنوبی از محل ثروت آلمان و فرانسه زندگی می کنند

?ثروت آلمان ها و فرانسوی ها بدهی یونانی ها ، ایتالیایی ها ، اسپانیایی ها و پرتقالی هاست

?اروپا ١۶ هزار میلیارد دلار بدهی خارجی دارد که عمده آن بوسیله آلمان و فرانسه تامین مالی شده و کشور های بدهکار اروپایی قادر به بازپرداخت بیش از ٣٠ درصد آن نیستند هفتاد در صد این بدهی دیر یا زود باید بخشیده شود

?یک عمری است که آلمان ها و فرانسوی ها دارند برای یونانی ها ، ایتالیایی ها ، اسپانیائی ها ، پرتقالی ها ، مجار ها و رومانی ها رایگان کار می کنند ( بخش اعظم اروپای شرقی را هم باید به این لیست اضافه کرد )

?تسویه این بدهی دیر یا زود انجام میشود و اروپایی های بدهکار منکر پرداخت بدهی میشوند

?دولت جدید ایتالیا بفهمی نفهمی دارد همین را می گوید

?دولت جدید ایتالیا در آینده با قاطعیت بیشتری خواستار بخشیدن بدهی ها می شود

?پیش بینی پنج نفر از تیم تحقیقاتی این است که طی پنح سال آینده دولت های پوپولیست منکر بدهی با تفکر ضد آلمان و فرانسه در اروپا یکی بعد از دیگری به قدرت می رسند

?آلمان ها و فرانسوی ها به سادگی از طلب خود نمی گذرند و مواجه بین اروپای طلبکار و اروپای بدهکار محتمل است

?نمی شود که ٢٠ سال یک قسمت از اروپا از جیب یک قسمت دیگر اروپا در رفاه زندگی کند و بعد این بدهی بخشیده شود

?این تسویه حساب با بحران بی ثباتی همراه میشود

?رئیس حمهور آلمان که آمریکا ، روسیه و چین را متهم می کند که در پی بی ثباتی اروپا هستند فراموش می کند اضافه کند اروپای جنوبی و شرقی ، بیست سال بسیار بیش از ظرفیت ظرفیت خود استقراض کرده و این حجم از استقراض است که عامل بی ثباتی است شاید بهتر است گفته شود به سبب استقراض بیش از سه برابر ظرفیت اقتصاد ، اروپا مستعد بی ثباتی است و این بوسیله رقبا و از جمله آمریکا و روسیه ، مورد بهره برداری قرار می گیرد

?جمله معروف ترامپ تامل برانگیز است که در فردای روزی که جلیقه زرد ها شانزه لیزه را به آتش کشیدند گفت اینها رهبری مثل من می خواهند !؟ ترامپ از شرایط جدید که ایجاد آن ارتباطی با آمریکا ندارد بهره برداری تبلیغاتی می کند

?اروپا ۴٠ درصد نفت صادراتی جهان را می خرد و نظر به اینکه تا خرخره در بدهی خارجی فرورفته توان خرید نفت گران را منبعد ندارد ، ناتوانی اروپا از خرید نفت گران به سقوط قیمت نفت انجامیده است سقوط قیمت نفت به تضعیف اقتصاد کشور های نفتی منجر شده است

?برآمده از مطلب فوق عامل تضعیف اقتصاد کشور های نفتی ، ناتوانی خریداران نفت از خرید نفت گران است و البته آمریکا از شرایط پیش آمده استفاده خاص خود را خواهد برد ، تضعیف اقتصاد کشورهای نفتی به سود آمریکاست ، اما سقوط قیمت نفت دلائل اقتصادی دارد

?مسیر حرکت اقتصاد جهانی به سمت بی ثباتی در اروپا ، کاهش قیمت نفت و ورشکستگی چین پیش می رود این طراحی آمریکا نیست اما آمریکا از شرایط پیش آمده در جهت منافع خود استفاده می کند

نتیجه گیری :

✅بر گرفته از جمله رئیس جمهور آلمان که آمریکا یک اروپای بی ثبات می خواهد و جمله پال کروگمن که استراتژی آمریکا مهار چین است و تحلیل محمد حسین هیکل سردییر سابق الاهرام که استراتژی آمریکا؛ تضعیف خاورمیانه است ، راهبرد آمریکا مانور در داخل مثلث ذیل است :
خاورمیانه ضعیف ، اروپای بی ثبات و ورشکست شدن چین ( نه ورشکست کردن چین بوسیله آمریکا)

✅بی ثباتی در اروپا( بدون اینکه آمریکا عامل آن باشد ) ، خاورمیانه ضعیف ( بدون اینکه امریکا عامل سقوط قیمت نفت باشد ) و ورشکست شدن چین به اقتدار امریکا می انجامد ، ترامپ در صدد احیای اقتدار امریکاست

✅مارگارت تاچر نخست وزیر سابق انگلیس در خاطرات خود می نویسد آمریکا هر گاه در خاورمیانه دخالت کرده به افتضاح کشیده شده است ( هر مقاله تنها زمانی انتشار می یابد که هر ٩ عضو تیم تحقیقاتی اجازه انتشار آن را داده باشند تنها متخصص علوم سیاسی تیم تحقیقاتی تنها با اضافه کردن این بند رای به انتشار مقاله داد )

قسمت سوم 

✅سازمان تجارت جهانی در سال ١٩٩۶ تشکیل شد اما مناسبات اقتصادی مبتنی بر جهانی شدن اقتصاد از سال ٢٠٠٠ شکل گرفت

✅برای فهم تاثیر جهانی شدن اقتصاد بر کشور ها باید صادرات جهان را با سال ٢٠٠٠ مقایسه کرد

✅صادرات آمریکا نسبت به سال ٢٠٠٠ فقط ١٠٣ درصد رشد کرده است اما صادرات چین ٩٠٠ درصد افزایش داشته است

✅متوسط صادرات جهان نیز نسبت به سال ٢٠٠٠ فقط ٢٠٠ درصد رشد کرده است

✅چین برنده جهانی شدن اقتصاد است و آمریکا بازنده

✅ترامپ آمده تا میز جهانی شدن اقتصاد را وارونه کند

✅ترامپ دیشب توئیت کرد تا او هست اجازه نخواهد داد چین ابر قدرت شود

✅اگر اقتصاد جهان با همین فرمان پیش برود چین جای آمریکا را می گیرد

✅اولین تهدید برای امریکا فقط چین است

محمد حسین ادیب : تصور من این است اعضای محترم کانال به هفت شرط ذیل عمل می کنند :
1️⃣بر اساس گفته دیگران نه بخرید نه بفروشید (اولین شرط ثروتمند شدن )
2️⃣ولی مشورت کنید ( دومین شرط ثروتمند شدن )
3️⃣اما مسئولیت تصمیم هایتان را خودتان به عهده بگیرید ( سومین شرط ثروتمند شدن)
4️⃣تا زمانی که در صدد تصحیح اشتباهات خود بر نیائید ثروتمند نمی شوید( چهارمین شرط ثروتمند شدن )
5️⃣تا زمانی که مسئولیت تصمیمات خود را به عهده نگیرید در صدد تصحیح اشتباهات خود بر نمی آئید ( پنجمین شرط ثروتمند شدن)
6️⃣هیچ کس بر اساس گفته دیگران ثروتمند نمیشود
7️⃣تلاش کنید اشتباهات محمد حسین ادیب را یاد نگیرید

لطفا این مقاله را سه بار بخوانید

قسمت چهارم

✅استیگلیز برنده جایزه نوبل در رشته اقتصاد و رئیس گروه مشاوران رئیس جمهور آمریکا در دهه نود می نویسد ؛ یک شاخص بیشتر برای ارزیابی عملکرد روسای بانک های مرکزی دنیا وجود ندارد و آن اینکه ، آن مملکت بگونه ای اداره شود که خرید اوراق خزانه ده ساله آمریکا با بازدهی ٢ درصد در سال، اقتصادی باشد

✅من ٣٠ سال اقتصاد آمریکا تدریس کردم اقتصاد جهان همه همین یک جمله است و بقیه تفسیر آن

✅برای اینکه خرید اوراق ده ساله خزانه آمریکا با بازدهی ٢ درصد اقتصادی باشد باید تورم در جهان سالانه ٢ درصد باشد

✅لذا همه بانکهای مرکزی دنیا ( منهای ده اقتصاد درب به داغون ) کشورشان را بگونه ای اداره می کنند که تورم هدف یا تورم سالانه ، بیش از ٢ درصد نباشد

✅اما چرا آمریکا خواهان این است که تورم در دنیا سالانه ٢ درصد باشد ؟

✅امریکا ٢٢ هزار میلیارد دلار تا کنون اوراق خزانه منتشر کرده است و سالانه هزار میلیارد دلار به آن اضافه میشود

✅جرا سالانه هزار میلیارد دلار به حجم اوراق خزانه آمریکا اضافه میشود ؟

✅امریکا سالانه ١٠٠٠ میلیارد دلار کسر بودجه دارد و کسر بودجه را از طریق استقراض تامین می کند و استقراض نیز از طریق انتشار اوراق خزانه است

✅امریکا امسال ۶٠٠ میلیارد دلار بابت بازدهی اوراق خزانه پرداخت می کند( نزول به دارندگان اوراق خزانه ) اگر تورم در دنیا بیش از سالانه ٢ درصد باشد پولی که آمریکا بابت سود اوراق خزانه باید پرداخت کند سر به فلک می زند

✅لذا برای اینکه جهان ، کاغذ های آمریکا را بخرد و کسر بودجه ١٠٠٠ میلیارد دلاری آمریکا را تامین کند ( کاغذ بگیرد و سالی ١٠٠٠ میلیارد دلار به امریکا بدهد) باید تورم در امریکا و جهان ، سالی ٢ درصد باشد ‌

✅تورم ماه قبل در آمریکا ٢.١ درصد بود که یک دهم درصد از دو صد عبور کرده بود یعنی تورم لب به لب بود

✅اما ترامپ بر واردات از چین تعرفه وضع کرده که این تورم را در آمریکا به سادگی از ۴ درصد عبور می دهد

✅فذرال رزرو تورم ۴ درصدی را بر نمی تابد

✅تورم چهار درصدی یعنی اینکه آمریکا بابت بدهی هاش بابت اوراق خزانه به جای ۶٠٠ میلیارد دلار در سال ١٢٠٠ میلیارد دلار نزول بدهد که این به منزله به هم ریختن نظم جهانی است

✅فدرال رزرو این حجم از تورم را بر نمی تابد و با افزایش نرخ بهره تورم را مهار می کند

✅افزایش نرخ بهره با کاهش تراز بانک مرکزی آمریکا ممکن است تراز بانک مرکزی آمریکا نشان می دهد که در جهان اکنون چه میزان دلار کاغذی وجود دارد

3️⃣دلار موجود در جهان سال گذشته ۴۴٠٠ میلیارد دلار بود و اکنون ٣٨۶۴ میلیارد دلار است برای مهار تورم باید تراز به حدود ٣۶۵٠ کاهش یابد

✅کاهش تراز به ٣۶۵٠ میلیارد دلار به معنای این است که فدرال رزرو این اختلاف را ، اوراق خزانه جدید منتشر کند

✅تقریبا برای جبران کسر بودجه آمریکا ، فدرال رزرو باید ماهانه ٨٣ میلیارد دلار اوراق جدید منتشر کند حالا اگر بخواهد تورم را هم مهار کند باید مازاد بر این( مازاد بر ٨٣ میلیارد دلار ) اوراق جدید منتشر کند که چنین خریدارانی در جهان وجود ندارد، مگر اینکه بازدهی اوراق بالا برود یعنی آمریکا ، به جای اینکه سالانه ۶٠٠ میلیارد دلار به نزول خواران جهانی ( بخوانید دارندگان اوراق خزانه ) بپردازد این میزان بیشتر شود

✅امریکا بزودی غرق در مشکلات ناشی از افزایش تعرفه بر واردات از چین میشود

✅الویت اول سیاست خارجی آمریکا در نقطه موجود، فقط یک چیز است اجازه ندهد تا افزایش تعرفه بر واردات از چین به در هم ریزی نظم اقتصادی آمریکا تبدیل شود

✅مدیریت بدهی دولت آمریکا که در دوره ترامپ و قبل از آن سالانه هزار میلیارد دلار به آن اضافه میشود و ترامپ در انتخابات قول داد که آن را حل می کند و نتوانست ؛ با اداره کردن یک بنگاه معاملات ملکی متفاوت است

✅ترامپ باید مراقب باشد مدیریت فدرال رزرو ( بانک مرکزی آمریکا ) را با مدیریت یک بنگاه معاملات ملکی اشتباه نگیرد

✅ترامپ توئیت کرد که از انتخاب رئیس فدرال رزرو پشیمان شده و با ادبیات خود رئیس فدرال رزرو را با باد انتقاد گرفت که نباید نرخ بهره را اضافه کند

✅فدرال رزرو نرخ بهره را اضافه نمی کند ! فدرال رزرو میزان دلار کاغذی ( تراز بانک مرکزی) را کاهش می دهد وقتی دلار در اقتصاد کم شد ، آمریکا با کمبود پول مواجه میشود و کمبود پول ، نرخ بهره را بالا می برد ، پس نتیجه طبیعی کاهش حجم دلار کاغذی ، افزایش نرخ بهره است

✅در ماه گذشته وقتی ترامپ حملات خود را به فدرال رزرو افزایش داد رئیس فدرال رزرو ابتدا در مصاحبه ملایمت نشان داد ؛ اما طی یک ماه گذشته ٨٠ میلیارد دلار از تراز کم کرده است

✅فدرال رزرو دارد کار خود را می کند

✅ترامپ هم دارد ساز مخالف خود را می زند

✅مواجه ترامپ و فدرال رزرو دیدنی ترین فصل کتاب خواهد بود

✅برای من که ٣٠ سال اقتصاد امریکا تدریس کرده ام و روابط رئیس جمهور آمریکا و رئیس فدرال رزرو را دنبال کرده ام تاکنون چنین رویارویی را به یاد ندارم

?‍☠️?‍☠️?‍☠️خیلی پر هیجان شده است

✍️محمد حسین ادیب