چرا مردم ، دولت و مجلس همه در تحلیل اقتصادی اشتباه می کنند ؟ 

چرا مردم ، دولت و مجلس همه در تحلیل اقتصادی اشتباه می کنند ؟

✍️محمد حسین ادیب ( این مقاله با نظر مخالف تیم تحقیق و هیأت امنای موسسه منتشر میشود )

دولت غافلگیر شده و اصلا آمادگی چنین وضعیتی را نداشت ، مردم امیدشان را به بهبود اقتصاد از دست داده اند و هر چه را که دولت بگوید عکس اش را می گویند درست است و مجلس اصلا مسئله اصلی کشور را نفهمیده است

چرا دولت غافلگیر شد ؟

به اظهار وزیر اقتصاد درآمد صادرات نفت ٣٠ میلیارد دلار است که ده میلیارد سهم صندوق توسعه ملی و ٢٠ میلیارد سهم دولت است

پس اولا تحریم نیست ، ثانیا با دوبرابر شدن قیمت نفت با صادرات نصف سابق ، درآمد ارزی دولت در سطح قبل از تحریم است و اکنون صادرات نفت به چین بیشتر از دوران قبل از تحریم است

تحریم صادرات نفت روسیه بوسیله غرب در حال نهایی شدن است و بزودی صادرات نفت روسیه به سطح دوران کمونیستها کاهش می یابد

اگر جهان با همین دست فرمان پیش برود چین در شرق آسیا به قدرت درجه اول جهان تبدیل میشود و آمریکا میشود درجه قدرت درجه دوم و بایدن با صراحت گفت که اجازه چنین کاری را نمی دهد

در گام دوم علاوه بر چین ، در خاورمیانه کشور عربستان و اقتصاد کل اروپا منهای انگلیس، باید به شدت تضعیف شود تا آمریکا قدرت درجه اول جهان باقی بماند

لذا استراتژی آمریکا تضعیف شدید عربستان است

کاهش وزن روسیه در صادرات نفت جهان تا سطح دوران کمونیستها و تضعیف عربستان در مجموع به سود ایران است

لذا با توجه به مجموعه دو رویداد فوق درآمد نفت ایران در آینده بسیار بیش از ٣٠ میلیارد دلار خواهد بود
بودجه دولت که به تصویب مجلس رسیده اصلا متناسب با شرایط بالا نیست اصلا مجلس شرایط جدید را درک نکرده است

دولت سندی را باید اجرا کند که برای شرایط دیگری نوشته شده استدولت احساس می کند بودجه عملی نیست

اما فقط نفت گران نشده ، ٧ قلم کالای اساسی که با دلار ۴٢٠٠ وارد میشود اولا قیمت اش در بازار جهانی به شدت بالا رفته ثانیا مصرف جامعه به خاطر ارزان بودن شگفت انگیز زیاد شده و ثالثا به شدت به خارج قاچاق میشود

در سال ششم ریاست جمهوری روحانی ، هزینه واردات ٢۵ قلم کالایی که با دلار ۴٢٠٠ وارد می شد ٧ میلیارد دلار بود و اکنون هزینه واردات ٧ قلم کالایی که با دلار ۴٢٠٠ وارد میشود ٢۶ میلیارد دلار است

١٨ قلم کالا ارز ۴٢٠٠ آن قطع شده است ولی ٧ قلم حدود ۴ برابر سابق ارزبری دارد دولت همه درآمد نفت موجود سهم خود را که بدهد فقط ٧ قلم کالا را پوشش می دهد از طرف دیگر درآمد مالیاتی معادل حقوق پرداختی سهم دولت است

یعنی دولت فقط دو کار می تواند انجام دهد با درآمد نفت ٧ قلم کالا را وارد کند و مالیات بگیرد و حقوق بدهد و بقیه بودجه فقط ٢٠ درصد بودجه است

افزایش قیمت نفت و عادی شدن صادرات نفت تا این نقطه فقط کفایت واردات ٧ قلم کالا را دارد مردم اینکه درآمد ٣٠ میلیارد دلاری صادرات نفت فقط کفایت واردات ٧ قلم کالا را دارد را قبول ندارند و فحش می دهند

مردم فکر می‌کنند با درآمد صادرات نفت میشود همه مشکلات کشور را حل کرد و متوجه نیستند که درآمد نفت تا سطح موجود فقط کفایت واردات ٧ قلم کالا را دارد

مجلس موضوع را نفهمیده و دولت اصلا آمادگی مواجه شدن با چنین وضعیتی را نداشته است دولت بلد نیست این را برای مردم توضیح بدهد و اگر هم توضیح بدهد چون مردم امیدشان را به اصلاح امور اقتصادی از دست داده اند مورد پذیرش مردم نخواهد بود

دولت گیج شده ، مردم صورت مسئله را نفهمیده اند و مجلس در فضای دیگری است

فعالین اقتصادی ایران سه دسته اند :

یک – برای هشتاد درصد ادامه کار فاقد توجیه اقتصادی است ؛ اینها یا غیر فعال شده اند یا کم فعال

دو- ده درصد دارند کار را ادامه می دهند از محل برداشت از سرمایه در گردش ، یعنی دارند سرمایه در گردش خود را می خورند (تورم در سال قبل ۴٠ درصد بوده هر فعال اقتصادی که در سال ١۴٠٠ کمتر از ۴٠ درصد سود کرده باشد دارد از محل خوردن سرمایه در گردش خود کار می کند )

سه – ده درصد از فعالین اقتصادی به شدت سود آورند و اینها نیز سه دسته اند :

الف – یارانه انرژی را به محصول تبدیل میکنند

ب – در رشته خود سرمایه کلان دارند ( در هر رشته سه تا ٣٠ شرکت ٨٠ درصد سرمایه آن رشته را در اختیار دارند )

پ – به شدت بهره ورند ؛ یعنی بهره وری سرمایه ، بهره وری ماشین آلات و بهره وری نیروی کار ، در آن شرکت از ٨٠ درصد رقبا بالاتر است

سئوال کلیدی : چرا ٨٠ درصد نمی توانند کار کنند ؟

پاسخ کلیدی : چون نرخ ارز بالا تعیین شده است، نرخ ارز از هاضمه تحمل فعال اقتصادی ایران عبور کرده است

چرا نرخ ارز بالاست ؟

پاسخ : چون بانکها ؛ سودی را که به سپرده پرداخت می کنند از محل استقراض از بانک مرکزی است ، سودی که بانکها به سپرده پرداخت می کنند از محل چاپ پول بدون پشتوانه بانک مرکزی است و چاپ اسکناس بدون پشتوانه ٨۵ درصد عامل تورم موجود است

حرف آخر : کسری بانکها نهایتا به افزایش نرخ ارز منجر میشود

نرخ موجود ارز ادامه فعالیت را برای ٨٠ درصد از فعالین غیر اقتصادی کرده است

همه گیج شده اند و نمی فهمند مشکل کجاست ، در حالیکه مشکل واضح است

این مشکل تنها در بانک مرکزی حل میشود جای دیگری دنبال اش نگردید

دکتر علی ربیعی به درستی نشان می دهد که نظم موجود جهانی به هم ریخته و نظم جدیدی در حال جایگزین شدن است و تحلیل رویداد ها بر اساس نظم قبلی ( فضای حاکم بر دولت ، ملت و مجلس ) نادرست است

من ترجیح می دهم به جای « نظم جدید »اصطلاح موازنه جدید جهانی را استفاده کنم که پیچیده تر است

به باور من دکتر ربیعی جایگاه منطقه ای ایران را در موازنه جدید جهانی به درستی درک نکرده است

ترکیه و عربستان به سبب رویداد های داخلی ( و نه توطئه بین المللی ) به شدت اقتصاد های رو به نزولی دارند ، ٧٠ درصد جمعیت کشورهای عربی کمتر از سی سال دارند و با تمام شدن آب در کشورهای عربی خاورمیانه ، لشکر بیکاران در کشور های عربی به حرکت در می آید و آمریکا حاضر نیست مشکلات لشکران بیکاران در کشور های عربی با آمریکا به اشتراک گذاشته شود و در ترکیه لشکر بدهکاران به حرکت در می آید

با کاهش ۶٠ درصدی ارزش لیر بدهی ۴۵٠ میلیارد دلاری فعالین اقتصادی ترکیه به لیر ۶٠ درصد بیشتر شد ، نرخ بهره در ترکیه ١۴ درصد نیست ٧۴ درصد است و این یعنی بحران در بخش فعالین اقتصادی بدهکار

ترکیه یعنی یک سری صادرکننده ورشکسته و یک بخش توریستی که با کاهش ۶٠ درصدی ارزش لیر ، بخش توریست آن به شدت جذاب و اقتصادی شده است

به میزانی که ترکیه و عربستان ضعیف تر شوند موقعیت ژئوپولتیک ایران قوی تر میشود

دکتر علی ربیعی به این دو مولفه عنایت ندارند و این دو را معکوس می فهمند

دولت ، مجلس و مردم مذاکرات برجام را در چهارچوب نظم قبلی جهان درک و تئوریزه می کنند