کاهش فروش

کاهش 70 درصدی فروش به استثنای 15 مورد

کاهش ٧٠ درصدی فروش ( به استثنای ١۵ مورد )

با افزایش قیمت ارز مصرف کالا در کشور به استثنای موارد ذیل ٧٠ درصد کاهش یافته است :

1️⃣غذا

2️⃣دارو و درمان

3️⃣کفش و پوشاک

4️⃣نیازهای سوپری خانواده ها

5️⃣تعمیر و نگهداری

6️⃣انرژی سوبسید دار مثل بنزین ، برق ، گاز

7️⃣ارتباطات : مثل حمل و نقل ، خدمات مخابراتی ، خدمات اینترنتی

در بخش های غیر کالایی نیز ، مردم نسبت به سال قبل جز در ۵ مورد ذیل پرداختی را ٧٠ درصد کاهش داده اند :

1️⃣آموزش

2️⃣اجاره

3️⃣پرداخت های بیمه ای

4️⃣پرداخت های مالیاتی

5️⃣پرداخت اقساط وام های بانکی کمتر از ٣٠٠میلیون تومان

نتیجه گیری :

به ١2مورد فوق میشود 3 مورد دیگر را نیز اضافه کرد ، بیزینس هایی که مرتبط با ١۵ بیزینس نیستند که ١٢ مورد آن در لیست بالا آمد با کاهش فروش به میزان ٧٠ درصد نسبت به سال قبل مواجه اند

تقاضا برای ارز در بیزینس های غیر مرتبط با ١۵ بیزینس فوق ، ٧٠ درصد کاهش یافته است

اقتصاد جز در مورد ١۵ قلم کالا و خدمات ، ٧٠ درصد نسبت به سال قبل کوچک شده است

بخش بازرگانی ، خدماتی و سرمایه ای غیر مرتبط با ١۵ بیزینس باید به شدت کوچک شود ، ایران این قدر مغازه و شرکت در امور غیر مرتبط با ١۵ بخش احتیاج ندارد

اما چه مغازه و شرکت‌هایی می مانند و چه مغازه و شرکت‌هایی حذف میشوند ؟ در بیزینس های خرد و متوسط ٢٠ درصدی که بهره وری بالاتر دارند می مانند و بقیه حذف میشوند اما در بیزینس های بزرگ ( بیزینس های دارای فروش بیش از ۵٠٠ میلیارد تومان در سال ) رانت و رابطه ، حاکم است اینها می توانند ، این کلاه آن کلاه کنند و با شرایط جدید مدارا کنند ، بیزینس های بزرگ هم ضرر می دهند اما می توانند یکی را پیدا کنند که ضرر خود را به او منتقل کنند !؟( بیچاره شخص حقیقی و حقوقی که زیان بیزنس بزرگ به او منتقل میشود مثل بانکها که با پرداخت وام به اینگونه شرکتها در عمل زیان شرکتهای بزرگ را می خرند )

بانکها پول استقراض می کنند تا زیان شرکتهای بزرگ را بخرند

✍️محمد حسین ادیب