برنده و بازنده ها در بازار کیانند

برنده و بازنده ها در بازار کیانند ؟

با نظر موافق پنج نفر از تیم تحقیق محمد حسین ادیب

محمد حسین ادیب با انتشار مقاله مخالف بود اما به سبب رأی اکثریت ، اجازه انتشار داده شد ، معذالک مسئولیت حقوقی با محمد حسین ادیب است

آثار کاهش صادرات نفت :

الف- بخش بازرگانی 80 درصد کوچک میشود ؛ در عمل 80 درصد از فعالین موجود از بخش بازرگانی اخراج میشوند

ب – بخش خدمات 50 درصد کوچک میشود ، در عمل 50 درصد از فعالین اقتصادی از این بخش اخراج میشوند

پ- بخش تولید 50 درصد رشد می کند ، برنده کاهش صادرات نفت بخش تولید است

ت- دولت 50 درصد کوچک میشود

ج- سرعت گردش نقدینگی نصف میشود ، به عبارت دیگر خواب سرمایه 50 درصد بیشتر میشود ، اگر یک سرمایه دار سرمایه اش چهار بار گردش در سال داشت به دوبار کاهش می یابد

چ- فروش در معدل اقتصاد نسبت به سال 96 از نظر مقدار ( تعدادی و نه ریالی ) حدودا 40 درصد سال 96 است فروش با کاهش صادرات نفت به 20 درصد سال 96 کاهش می یابد یعنی فروش مجددا نصف میشود البته اینکه فروش تعدادی 20 درصد سال 96 میشود در معدل اقتصاد است در غذا فروش تعدادی احتمالا  80 درصد سال 96 خواهد بود اما در خرید کالاهای خارجی با دلار آزاد فقط 10 درصد سال 96 خواهد بود ، میانگین همه بخش ها از نظر تعدادی  20 درصد سال 96 خواهد بود

ح- معاملات دارائی های سرمایه ای به 20 درصد سال 96 کاهش خواهد یافت

خ- سود در خرید است و فعال اقتصادی باید بتواند در ” خرید ”  سود خود را تامین کند 80 درصد کسانی که نتوانند سود خود را در خرید تامین کنند از بازار حذف میشوند

د- دو دسته به میزان 80 درصد از بارار حذف میشوند :

یک – کسانی که برای پول کار می کردند ( بدهکاران )

دو- کسانی که پول برای آنها کار می کرده ( سپرده گذاران )

اگر در دو رسته فوق کار می کنید باید تلاش کنید جزء 20 درصد باقی مانده باشید که در این حالت باید ” هوش مالی ” داشته باشید

سه بخش سود آور:

80 درصد سود ایجاد شده به سه دسته تعلق خواهد داشت:

الف- یک عده با تبدیل گاز به محصول به شدت دارند ثروتمند میشوند ، مصرف گاز در بخش صنعت معادل ارزش حرارتی 1.8 میلیون بشکه نفت در روز است که عددی نجومی است

ب- با کاهش صادرات نفت ، بخش کشاورزی ایران شگفت انگیز رشد می کند لذا اقتصاد ایران در آینده ” کشاورزی محور”  است

پ- در بخش توزیع و خدمات ، فعالینی که قیمت کالا و خدمات آنها از 80 درصد رقبا ارزان تر باشد 80 درصد فروش را قبضه کرده اند

دربخش های سود آور چه کسانی باقی مانند ؟

آیا هر تولید کننده ای که گاز را به محصول نهائی تبدیل می کند ( مثل صنایع پلاستیکی ) امکان موفقیت دارد ؟ آیا هر تولید کننده ای در بخش کشاورزی شانس موفقیت دارد ؟

پاسخ : 80 درصد سود ایجاد شده فقط به ” فعالین اقتصادی ” تعلق خواهد داشت که در هر رشته از 80 درصد فعالین اقتصادی”   بهره ور تر  ” باشند

دارائی های سرمایه ای

پس از کاهش صادرات نفت ، ابتدا معاملات دارائی های سرمایه ای به شدت کاهش می یابد ( مثل خرید مسکن و سهام ) اما قیمت کاهش نمی یابد ، اما چرا قیمت کاهش نمی یابد ؟ وقتی معاملات کاهش می یابد قاعدتا باید قیمت کاهش یابد

52 درصد سپرده ها به 1.2 میلیون نفر تعلق دارد که احتمالا فقط 400 هزار نفر خانواده هستند و اینها حباب دارائی های سرمایه ای را مدیریت می کنند

بانکها سپرده این گروه را به 200 شرکت بزرگ وام داده اند و این شرکتها نیر وام دریافتی را صرف جبران زیان های سال های گذشته خود کرده اند و قادر به بازپرداخت این وام ها نیستند اما در سررسید وام ، اصل و فرع وام را تمدید می کنند(  چون اساسا قصد بازپرداخت وام را ندارند لذا از تمدید وام ابائی ندارند ) ، و چون اصل و فرع وام را تمدید میشود در صورت های مالی بانکها ، معوقات فقط حدود 12 درصد است  اما معوقات واقعی 64 درصد است

یک نوع تفاهم خاموش وجود دارد بین 52 درصد سپرده گذاران و 200 شرکت بزرگ ، نه سپرده گذاران پول خود را می خواهند و نه وام گیرندگان در عمل بدهی خود را پرداخت می کنند

اما این تفاهم خاموش تا ابد ادامه ندارد هر زمان این تفاهم خاموش به پایان رسید چسبندگی قیمتی شکسته میشود و کاهش معاملات ، به کاهش قیمت منجر میشود

طی سه سال و به مرور  پس از کاهش صادرات نفت و پس از انتقال ریسک از  دویست شرکت بزرگ به 52 درصد از سپرده گذاران ، همه حباب های قیمتی در بخش دارائی های سرمایه ای می ترکد

حباب به این معناست که قیمت دارائی سرمایه ای از قدرت خرید مصرف کننده واقعی آن عبور می کند ( مثل عبور قیمت مسکن ویژه قشر ضعیف و متوسط از قدرت خرید قشر ضعیف و متوسط )

و پس از ترکیدن حباب ، بین قیمت و عایدی تناسب ایجاد میشود و قیمت دارائی سرمایه ای بر اساس عایدی آن تعیین میشود

البته شکستن حباب پس از کاهش معاملات و پس از انتقال ریسک از 200 شرکت بزرگ به سپرده گذاران کلان ، اتفاق می افتد

پس جدول زمان بندی اتفاقات به شرح ذیل است :

در فاز یک ، معاملات کاهش می یابد اما همچنان قیمت افزایش می یابد

در فاز دو معاملات کاهش می یابد اما افزایش قیمت ادامه دارد

در فاز سه ، ریسک از 200 شرکت بزرگ به 52 درصد از سپرده گذاران بزرگ منتقل میشود

در فاز چهار معاملات به شدت کاهش می یابد و قیمت هم کاهش می یابد و حباب می ترکد

حرف آخر : تا زمانی که ریسک از 200 شرکت بزرگ به سپرده گذاران بزرگ منتقل نشود انتظار شکسته شدن حباب های قیمتی در بخش دارائی های سرمایه ای را نباید داشت

محمد حسین ادیب : مطالب این مقاله را دیدگاه کانال تلقی نکنید ، زهر مقاله زیاد است ، به نظریه مخالفین هم توجه شود ، دکتر مظاهری رئیس قبلی بانک مرکزی دیدگاهی مخالف دارند ، با وجودی که مطالب کانال فقط تولیدی تیم تحقیق سایت است و از مطالب دیگران استفاده نمیشود در  استثنا دیدگاه دکتر مظاهری طرح شد و منبعد نیز طرح خواهد شد ، دیدگاه چهار عضو تیم تحقیق که مخالف پیام این مقاله هستند بر این اصل استوار است که وقتی نقدینگی ٣٢ درصد در یکسال گذشته رشد کرده و روزانه هزار میلیارد تومان قدرت خرید جدید در اقتصاد با رشد نقدینگی ایجاد میشود سیر تورم بدون اینکه بترکد ادامه می یابد