سقوط نرخ ارز

ده ویژگی کسانی که با سقوط نرخ ارز زیان کردند

ده ویژگی کسانی که با سقوط نرخ ارز زیان کردند :

-تعدادی از فعالین اقتصادی در تابستان با تورم نرخ ارز به شدت ثروتمند شدند و در پائیز تقریبا همه آنچه را که در تابستان بدست آورده بودند از دست دادند ، نتیجه یک جمله است : بازی با حاصل جمع صفر

-مقصر کیست ؟

۱- مدیر موفق کسی است که شرکت اش سه مشکل نداشته باشد :

  • فروش رو به کاهش نباشد
  • شرکت به سمت بحران نقدینگی حرکت نکند
  • دیون به تعویق نیافتاده باشد

۲- مدیرموفق کسی است که الویت های شرکت را درست تشخیص بدهد ، اگر الویت های شرکت را درست تشخیص نداده باشید به سه آفت بند یک گرفتار میشوید

۳- مدیر موفق کسی است که از منظر شخصیتی در فاز سه باشد سه فاز شخصیتی مدیران به شرح ذیل است :

الف -معمولا مهندسین یا کسانی که صلاحیت فنی یک کار را دارند شرکت تأسیس می کنند

ب – بعد از مدت کوتاهی به این نتیجه می رسند که صلاحیت فنی برای موفقیت کافی نیست و باید مدیریت بدانند ، لذا پروسه تبدیل مهندس به مدیر رخ می دهد

پ -هر شش سال یکبار ریسک های سیستمی ثروت مردم را نصف می کند ، ریسک های سیستمی ، رخدادهایی است که در بیرون شرکت اتفاق می افتاد و مدیر شرکت ، اراده ای در ایجاد آن ندارد اما ناگهان همه ثروت فرد و تلاش شش ساله اش را به باد می دهد

از سال ٢٠٠١ تا کنون دو فروپاشی مالی در غرب ثروت غربی ها را هر بار نصف کرده است ، و سخن بر سر این نیست که فروپاشی دیگری در کار نیست سخن بر سر این است که فروپاشی بعدی چه زمانی رخ می دهد ؟ رییس قبلی بانک مرکزی انگلیس در کتابی که اخیرا منتشر شده می نویسد تا زمانی که سیستم بانکداری غرب تغییر نکند این سیکل تکرار میشود

نود درصد ثروت مردم ایران یا مسکن است یا سپرده بانکی ، با نوسان نرخ ارز ، ثروت این قبیل افراد به کمتر از نصف کاهش یافت ، مدیری که ریسک سیستمی بداند قبل از نوسان نرخ ارز ، در مقابل نوسان نرخ ارز ، شرکت را بیمه می کرد

مهندسی که به مدیر و متخصص ریسک سیستمی تبدیل نشده باشد محکوم است که همه آنچه را شش سال یکبار بدست می آورد از دست بدهد

ٖٖدو – دو
اگر ثروت شرکت تان را به جای ریال به دلار محاسبه کنید و آنگاه مشاهده کنید ثروت شرکت شما به کمتر از نصف طی یکسال گذشته کاهش یافته باشد شما مدیر فاز دویی هستید

۴- اگر شرکت سه ویژگی بند یک را دارد ، سیستم های تشویقی در شرکت درست نیست و پاداش ها مشوق رفتار درست نیست

۵- اگر شرکت سه ویژگی بند یک را دارد شرکت نمی تواند به نیاز های مشتری پاسخ گوید

۶- اگر شرکت شما سه ویژگی بند یک را دارد ، شخصبت مدیر چهار ویژگی دارد :

الف- مدیر مطالبی می گوید که قابل سنجش نیستند
ب – تفکرات مدیر قابل دستیابی نیست
پ -مدیر تفکری نتیجه گرا ندارد
ت – مطالب مدیر به یک بازه زمانی خاص محدود نمیشود

۷- شرکتی که به سه آفت بند یک مبتلاست مدیری است که رضایت بیش از حد از خود دارد

۸- مدیری که شرکت را در مسیر سه گانه بند یک کشانده است ، برای آینده ای که به شدت متفاوت از گذشته است برنامه ریزی نداشته است ، این مدیر شیفته گذشته است

۹- مدیری که شرکت را به سه گانه بند یک وارد کرده فکر می کرد سطح نوآوری که در گذشته جواب می داد تضمین موفقیت شرکت در آینده هم هست

۱۰- مدیر متخصص در کشاندن شرکت در بحران سه وجهی ، فردی است که در گذشته ، پرسنلی را که مشکلات را شناسایی می کردند طرد می کرد

نتیجه گیری :
۱- چنین مدیری بیشتر از آنچه که بر نتایج تمرکز کند بر فرایند ها تمرکز می کند
۲- از من می پرسند در چه رشته ای سرمایه گذاری کنم تا بیشترین بازدهی را داشته باشد ؟ اگر در پربازده ترین رشته هم وارد شوید و با ده مولفه فوق مشکل داشته باشید به جایی نمی رسید

قلم و کاغذ را بر دارید و بنویسید با چند مولفه از ده گانه بالا مشکل دارید ؟ اگر قلم و کاغذی بدست نگرفتید ، شما ریسک های سیستمی را نشناخته اید و در بروز ریسک های سیستمی بعدی ، کاندید زیان های دیگری هستید ، همین طور مدیر بودن در کنار متخصص بودن شرط ماندگاری در بازار است ، پول به تنهایی کافی نیست ، زیان کردن خود را به شرایط نسبت ندهید ، شما باید ریسک سیستمی بدانید ، کسانی که ریسک سیستمی نمی دانند محکومند که نصف ثروت خود را هر شش سال یکبار (حالا ممکن است شش سال بشود هشت سال یا چهار سال ، کمتر یا بیشتر ) از دست بدهند

حرف آخر

شما باید هم مهندس باشید ، هم مدیر و هم متخصص ریسک سیستمی

اگر فقط مهندس باشید و نه مدیر ، دو ساله شکست می خورید و اگر مهندس مدیر باشید و نه متخصص ریسک بازار ، شش ساله