عاقبت سرمایه گذاری ایرانیان در اروپا و آمریکا
عاقبت سرمایه گذاری ایرانیان در اروپا و آمریکا
سقوط اقتصاد آمریکا در سال ٢٠٠١
در آغاز سال ٩٠ میلادی تکنولوژی تولید در آمریکا ، تکنولوژی موج دوم بود در دهه نود میلادی تکنولوژی نسل سوم در آمریکا جایگزین تکنولوژی موج دوم شد ، لذا صنایع موج دومی در آمریکا باید تعطیل می شدند اما ارزش سهام در آمریکا در دهه نود میلادی ، سه برابر شد ، کمپانی ها ، صنایع موج دومی که باید تعطیل می کردند را به سه برابر قیمت به خانواده های آمریکایی فروختند ، خانواده ها در سطح وسیع سهام خریدند
?در سال ٢٠٠١ میلادی بورس آمریکا دچار فروپاشی شد و خانواده های آمریکایی به اظهار استیگلیتز برنده جایزه نوبل ٧ هزار میلیارد دلار ضرر کردند ، زیان ناشی از انتقال از تکنولوژی موج دوم به سوم ، به خانواده های آمریکایی منتقل شد
??از سال ٢٠٠١ تا ٢٠٠٨ پروسه جهانی شدن اتفاق افتاد و صنایع آمریکایی باید با صنایع چینی و شرق آسیا رقابت می کردند مجددا اتفاق دیگری افتاد ارزش سهام شرکت‌هایی که با جهانی شدن نمی توانستند رقابت کنند به شدت گران شد خانواده ها اینگونه سهام را خریدند و مجددا اقتصاد آمریکا ، در سال ٢٠٠٨ دچار فروپاشی شد ، ارزش سهامی که با جهانی شدن به شدت در سال ٢٠٠٨ سقوط کرد قبلا به خانواده ها به دو برابر قیمت فروخته شد ، شاخص سهام از ١۴٠٠٠ به ۶۵٠٠ سقوط کرد خانواده ها هر چه را که از سال ٢٠٠١ تا ٢٠٠٨ بدست آورده بودند در سال ٢٠٠٨ از دست دادند
???از سال ٢٠٠٨ تا اکنون ، جهانی سازی مالی در دنیا رشد کرد و اکنون جهانی سازی مالی در جهان مستقر شده اما ریسک آن به اقتصاد منتقل نشده است ، طی دو سال آینده ریسک جهانی سازی مالی به اقتصاد آمریکا منتقل میشود و سهامی که با جهانی سازی مالی مشکل دارند به شدت سقوط می کند ، کمپانی ها ریسک ها را قبول نمی کنند و سهام ریسک دار را به شدت گران می کنند و به مردم نادان می فروشند
?جهانی سازی مالی چیست ؟
از سال ٢٠٠٨ به بعد به تدریج نظم مالی جدیدی در جهان ایجاد شد ابتدا عمده پس انداز های مردم جهان به بانکهای آمریکا و انگلیس منتقل میشود و سپس بانکهای آمریکا و انگلیس ، این پس انداز ها را دوباره در جهان توزیع می کنند یا دوباره به جهان وام می دهند ، به این می گویند جهانی سازی مالی ، یعنی تامین مالی جهان از حالت ملی به حالت جهانی تبدیل شده است
اما بانکهای آمریکا و انگلیس در پرداخت وام به جهان به ۶ نکته توجه دارند :
1️⃣به کشور های وام می دهند که مالیات در آن کمتر از بقیه دنیا باشد ( مثل چین )
2️⃣به کشور های وام می دهند که دستمزد در آنها کمتر از بقیه جهان باشد
3️⃣به کشور هایی وام می دهند که هزینه تامین اجتماعی کمتر از کشور های دیگر باشد
4️⃣به کشورهایی وام می دهند که ارزش پول ملی آنها بسیار پایین تعیین شده باشد ( در چین ، ارزش پول ملی بسیار پایین تعیین شده در نتیجه همه چیز در آن کشور مفت تولید شود و آمریکا به اظهار صندوق بین المللی پول ارزش دلار ٢٠ درصد بالا تعیین شده در نتیجه کالا گران تولید میشود )
5️⃣به کشورهایی وام می دهند که جمعیت آن پیر نباشد ( در آمریکا تا ده سال دیگر ٨٠ میلیون نفر بازنشسته می‌شوند و اضافه شدن ٨٠ میلیون به ۶٠ میلیون بازنشسته فعلی، بازنشستگان را به ١۴٠ میلیون می رساند ، آمریکا یک کشور در آستانه بازنشستگی است ، آمریکا به زودی به خانه سالمندان تبدیل میشود )
6️⃣به کشورهایی وام می دهند که عمده تولید آن در کنار ساحل مستقر باشد که برای صادرات مناسب باشد ( مثل ١٢ منطقه ساحلی چین که صادرات از آن مناطق صادر میشود )
?بازنده جهانی سازی مالی چه کشور هایی هستند ؟
آمریکا همه نکات منفی فوق را با هم دارد هم دستمزدش بالاتر از بقیه جهان است ، هم مالیات اش ، هم هزینه تامین اجتماعی شرکت‌هایش ، هم ارزش پول ملی آنها بالا تعیین شده ، تولید در مناطق غیر ساحلی اش تمرکز بیشتری دارد در نتیجه صادرات آن گران تمام میشود ، به طرز عجیبی آمریکا ، گران اداره میشود و بازنده جهانی سازی مالی است
آمریکا و اروپا منهای انگلیس ، بازنده جهانی سازی مالی اند
اقتصاد آمریکا و اروپا منهای انگلیس با موج جهانی سازی مالی سقوط می کند
ایرانیان در اروپا و آمریکا ( منهای انگلیس ) تا ظاهر شدن ، آثار جهانی سازی مالی توصیه میشود وارد خرید دارایی های سرمایه ای نشوند اما پس از سقوط اقتصاد آمریکا و اروپا (منهای انگلیس )، که همه چیز مفت میشود فصل خرید است
آمریکا که اقتصادش در معرض ریزش سنگین است ، پس از ریزش به شدت درون گرا میشود
ایرانیان در آمریکا و اروپا ( منهای انگلیس) تا اطلاع ثانوی سرمایه گذاری نکنند یعنی دارایی سرمایه ای نخرند
ارزش سهام ۵ شرکت آمریکایی اکنون ٣ هزار میلیارد دلار است اما دور نیست که به ١٠٠٠ میلیارد دلار سقوط کند
آنچه که در آینده عمده میشود شکسته شدن حباب ها در اقتصاد آمریکا ست
✍️ محمد حسین ادیب
